علیرضا پناهیان، روحانی نزدیک به بیت رهبری، مسئولیتهای بسیاری در نظام جمهوری اسلامی داشته است. بیشک مهمترین سمتهای او در دوران ریاستجمهوری محمود احمدینژاد بود؛ نایب رئیسی «قرارگاه عمار»، معاونت فرهنگی نهاد رهبری در دانشگاهها و مسئول نهاد رهبری در دانشگاه هنر بخشی از مسئولیتهای وی بودهاند. اما فارغ از تمام این مسئولیتها، پناهیان همواره سخنرانیهای جنجالبرانگیز و حاشیهسازی داشته که خشم بسیاری از فعالان سیاسی و اجتماعی را باعث شده است؛ صدور دستور قتل «شاهین نجفی» به جرم توهین به مقدسات و اظهارنظرهای غیرانسانی پناهیان درباره ازدواج کودکان گوشهای از مواضع این روحانی نزدیک به نظام است. پناهیان در واکنش به طرح ممنوعیت ازدواج کودکان گفته بود: «چه دلیلی دارد که ما افراد را تا هجده سالگی دانش آموز و کودک تلقی کنیم. برخیها میخواهند پای قانون را وسط بیاورند و ازدواج افراد زیر هجده سال را جرم تلقی کنند که این نهایت نفهمیدن دین است».
در روزهای گذشته نیز بار دیگر حرفهای علیرضا پناهیان حاشیهساز شد. او که در دانشگاه امام صادق سخنرانی میکرد با اشاره به مفهوم انتخابات، مدعی شد: «برخی فکر می کنند انتخابات سوغات غرب است و اموری را بر مملکت اسلامی تحمیل می کند درحالی که چنین نیست زیرا اگر ما بدانیم امام چگونه امامت می کند و شیوه حکومت ایشان چگونه است فرمانبردار امام می شویم».
پناهیان همچنین پای شورای نگهبان را نیز به میان آورد و در توصیف نسبت این نهاد با انتخابات گفت: «اگر مردم به این حد از رشد و بصیرت رسیده باشند دیگر هرکسی در جامعه اسلامی بلند نمیشود برای کاندید شدن به شورای نگهبان رجوع کند و شورای نگهبان نیز تنها حقوقی رفتار نمیکرد؛ لازم است شورای نگهبان در ارزیابی کاندیداها دقت خودش را فراتر از مسائل حقوقی بالا ببرد».
اظهارنظر پناهیان از این جهت قابل بررسیست که در ماههای گذشته انتقاد به عملکرد شورای نگهبان بالا گرفته است. انتصاب دوباره احمد جنتی به ریاست این شورا و تغییرات اندک و بسیار کند اعضای شورای نگهبان انتقادات بسیاری را نه تنها متوجه این نهاد کرده بلکه شخص علی خامنهای را نیز، به عنوان مقامی که افراد این شورا را انتصاب میکند، در تیررس این انتقادات قرار داده است.
اما شاید قابل توجهترین بخش حرفهای پناهیان اشاره عجیب او به «نفوذ» برخی افراد در مجلس شورای اسلامی بود. او با ذکر این نکته که «نفوذی»ها در مجلس میخواهند نهاد خانواده را نابود کنند، ادعا کرد: «امروز فیلمنامه نویسان با تهیه فیلمنامههای قوی و پر جذبه نشان دهند جاسوسان، نفوذیها و فراماسونها چگونه اقدام به تضعیف جامعه اسلامی می کنند و نمایش دهند با نفوذ اوامر خود در مجلس شورای اسلامی برای ایجاد یک سلسله آیین و قوانینی که نهاد خانواده را از هم میپاشاند چه قوانینی را تصویب [می] کنند؛ امروز همین امور آمار طلاق را در جامعه افزایش داده است».
احتمالا اشاره پناهیان به عوامل ساخت سریال «گاندو»ست که چندی پیش از تلویزیون ایران پخش شد که در آن چگونگی نفوذ نیروهای امنیتی خارجی در حساسترین نهادهای نظام به تصویر کشیده شد. انگار او از آنها میخواهد که همین سیر فیلمسازی را ادامه دهند. ادعاهای مطرح شده در سریال «گاندو» حتی صدای مقامات ارشد نظام را نیز درآورد.
اینکه پناهیان از نفوذ به گفته او «فراماسونری» در مجلس سخن میگوید نکتهایست که تا پیش از این ادعای هیچیک از جریانهای سیاسی در ایران برای تخریب جناح مخالف نبوده است. هرچند که بحثهای مربوط به نفوذ فراماسونرها در لایههای قدرت همواره بحثی مورد علاقه گروهای تندرو اسلامی در ایران بوده اما بیشتر توسط نیروهایی مطرح شده که چندان مقام سیاسی نداشتند و به اصطلاح در «حاشیه» سیاست بودهاند. به عنوان مثال «علی اکبر رائفیپور» چهره رسانهای افراطیون در ایران، که چندسالیست بین نیروهای حزباللهی محبوبیت زیادی کسب کرده، مدام درباره نفوذ فراماسونری در لایههای اجتماعی و سیاسی سخنپراکنی میکند و با طرح تئوریهایی که بیشتر به قصههای هالیوودی شبیه است، نام «فراماسونری» را به ادبیات سیاسی نیروهای تندرو و حزباللهی وارد کرده است.
باید دید که واکنش نمایندگان مجلس شورای اسلامی درباره این ادعای پناهیان چه خواهد بود. واکنشی که میتواند شکاف موجود میان بخشهای سیاسی حاکمیت را بازهم بیشتر کند. نباید از یاد ببریم که حمایت نیروهای تندرو از همدیگر صرفا یک بازی رسانهای نیست بلکه آغاز خیز این نیروهاست تا خود را از حاشیه سیاست به متن آن منتقل کنند. در آستانه انتخابات مجلس، مطرح شدن چنین بحثهای بیشتر از اینکه به عنوان نقد جناح رقیب تلقی شود، آماده کردن جادهییست که در انتهای آن افرادی چون «رائفیپور» بتوانند بر صندلی «خانه ملت» تکیه بزنند.